خستگی و حوصله نداشتن که به معنای دوست نداشتن نیست ،
آدمها حق دارند گاهی کلافه باشند و دلشان تنهایی بخواهد ،
مگر مادرها وقتی از شیطنت و لجبازی بچه هایشان خسته میشوند و میگویند دیگر دوستت ندارم چیزی از دوست داشتنشان کم میشود؟
یا پدرها که گاهی یادشان میرود با بچه هایشان بازی کنند و آنهارا ببوسند دوست داشتنشان تمام شده است؟
من هم دوستت دارم ، حتی وقتی یادم میرود در طول روز با پیام های عاشقانه حالت را خوب کنم یا گاهی که چایَت را داغ میخوری فراموش میکنم چشم غٌره بروم و مجبورت کنم برای سرد شدنش صبر کنی یا وقتی لباس جدیدت را نشانم میدهی و نمیگویم چرا بی من برای خودت خرید کرده ای...
تمام عصرهایی که آمدی و در آغوش نگرفتمت ، بد اخلاق بودم و دلم تنهایی میخواست ، تمام شب هایی که برایت شعر نخواندم و بیدار نماندم که بخوابی و نگاهت کنم ...
تمام این وقت ها عشقت مثل باران بر سرم میبارید اما جانِ دلم ، آدم گاهی یادش میرود عاشقی کند ، نه اینکه عاشق نباشدها اتفاقا خیلی عاشق است اما حالِ حوصله أش ابریست و ترجیح میدهد عشق را پشت ابرِ اندوهش پنهان کند تا آفتاب سرزندگی و نشاط دوباره بتابد.
اینجور روزها برای عشق جاودان شیده و امین...
ما را در سایت عشق جاودان شیده و امین دنبال می کنید
برچسب : جان دلم عشقم,جان دلم,جان دلم شبرن,جان دلم عباس معروفی,برادر جان دلم تنگه,مهدی جان دلم گرفته,جوره جان دلم تنگ آمده,آقاجان دلم گرفته,جان و دلم بسته پیمان تو,برادر جان دلم تنگ است, نویسنده : shideyeamina بازدید : 186 تاريخ : چهارشنبه 19 آبان 1395 ساعت: 11:55